شعر صدای زمانه است/ نمیتوان جوان امروز را در چارچوب شعر کلاسیک نگه داشت
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۲۸۴۵۹
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا- ونوس بهنود؛ به تعبیر شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی به فراخور تغییر در واژگان، فرم و محتوای شعر تغییر یافته و پیچیدگی زندگی به آن سرایت کرده است.
مهدی میرزارسول زاده در گفتوگو با خبرنگار آنا درباره تغییراتی که شعر فارسی تجربه کرده است، بیان کرد: به تعبیر استاد شفیعی کدکنی شعر صدای زمانه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی معتقد است با اینکه قالبهایی مثل غزل و مثنوی هنوز پویا هستند، ولی غزل معاصر با غزل کلاسیک فارسی، نظیر آنچه در سعدی و حافظ و ... سراغ داریم، فاصله گرفته است. بسیاری از مضامین کلاسیک شعر فارسی کارکرد خود را از دست دادهاند.
این استاد دانشگاه با ذکر این مثال که امروز کسی دلش با دانه فلفل (خال گوشه لب معشوقه) نمیسوزد، تاکید کرد: بشر امروزی به موجود پیچیدهای تبدیل شده و فراخور آن روابط اجتماعی و عاطفی نیز پیچیده شده است. این پیچیدگی به هنر و ادبیات نیز سرایت کرده است. انسان امروزی برای «نشستن بر لب جوی و گذر عمر دیدن» فرصتی ندارد.
زمانه آدمهای ساده سپری شده است
پژوهشگر شعر و ادب فارسی با اشاره به تغییر سلیقه مخاطب در تمامی محتواهای هنری افزود: به فیلمهای سینمایی و انیمیشنها نگاه کنید. امروز کسی علاقهای به دیدن سریالهای پرطرفدار چند دهه قبل نشان میدهد؟ ما کودکان دهه 50 با این سریالها و فیلم بزرگ شدهایم. انیمیشنهای (منظورم سریالها و فیلمهای کارتونی است)قدیمی یادتان است؟ از زنبور عسل تا ... همه یتیم بودند و به دنبال مادرشان میگشتند.
میرزارسول زاده افزود: کودک امروزی عاشق خنگبازیهای پاتریک و دیالوگهای هوشمندانه باب اسفنجی است. الان کسی پای سریال نوستالژیک «آئینه» مینشیند؟ کسی «آرایشگاه زیبا میبیند»؟ انسانهای ساده با روابط ساده دیگر جایی در جامعه ندارند.
وی با تاکید به اینکه هنرمند و شاعر باید واقعبین باشد و تغییرات زمانه را بپذیرد، تصریح کرد: امروز دیگر در آشپزخانه کوچک آپارتمان جایی برای دیگ مسی مادربزرگ وجود ندارد. اگر کسی سراغ آن دیگ را بگیرد، سراغ بوی دامن مادربزرگ را گرفته، وگرنه نیازی به آن ندارد.
این شاعر تاکید دارد که اگر نسلهای پیشین بیش از صدبار سریال «روزی، روزگاری» را دیدهاند، دنبال کودکی و نوجوانی خویش گشتهاند و در شعر و ادبیات هم چنین است. برخی هنوز ارتباط مستحکم خود را با ادبیات کلاسیک حفظ کردهاند، اما نباید انتظار داشته باشیم که جوانان نیز چنین ارتباطی را داشته باشند. جوان به دنبال صدای زمانه خویش است. چه این صدا خوش باشد، چه خشدار و آزاردهنده.
ادبیات کلاسیک آن سیب جامانده بر درخت است
استاد دانشگاه معتقد است جوان امروزی با دنیا در ارتباط مستقیم است. با آخرین پیشرفتهای علمی آشناست و بهرهمند است. سرعت زندگی بالا رفته است. جوانی که با سرعت صدها کیلومتر در حال حرکت است، قادر به چیدن سیب از درخت نیست. ادبیات کلاسیک آن سیب جا مانده بر درخت است. هرچند شیرین و آبدار ولی دور از دسترس.
وی در پاسخ به این سوال که چرا در زمانه ما شعرایی مانند حافظ و سعدی تکرار نمیشوند، ادامه داد: ما نمیدانیم الان سعدی و حافظ داریم یا نه. این را تاریخ قضاوت خواهد کرد. حافظ و سعدی صدای زمانه خویش بودند. اگر معاصر بودند قطعاً آنچه را که نوشتهاند و شاهکار هم است، تکرار نمیکردند.
میرزارسول زاده با اذعان به اینکه فردوسی معاصر هرگز شاهنامه نمیسرود، متذکر شد: تکرار محکوم به شکست است. سینما یک چارلیچاپلین دارد و راه رفتن به شیوه او بیشتر تمسخر و ابتذال است، تا هنر.
وی تاکید دارد که در ایران سالانه پژوهشهای فراوان ادبی انجام میشود و نه تنها نامآوران بلکه شعرای مغفول و ناشناس نیز مورد پژوهش قرار میگیرند و این به معنی استقبال عمومی نیست، اضافه کرد: شعر نو که تقریباً با نیما آغاز شد، با اخوان و شاملو به سپید رسید و سرنوشت سیاهی داشت. انبوه شبه ادیبان که ذوقی نیمه داشتند، به خیال اینکه سرودن شعر سپید آسانتر از شعر کلاسیک است و قافیه، ردیف و وزن عروضی ندارد، به سرایش آن روی آوردند حال آنکه سرودن شعر سپید با دستان خالی به میدان نبرد رفتن است، دیگر شمشیر و سپر و زره ندارید.
به گفته این شاعر اگر زمانی قافیه، ردیف و وزن عروضی ادوات جنگی شاعر بودند، امروز بحث ما قالب شعری نیست. دعوا بر سر غزل و سپید نیست. شعر صدای زمانه ندارد. یا اگر دارد، به مذاق خوش نمیآید. چرا؟ چون صدای زمانه چندان گوشنواز نیز که به بازشنیدنش بیارزد. همین را در موسیقی، تئاتر، سینما و سایر هنرها میبینیم.
این پژوهشگر تصریح کرد: به عنوان مثال انتقاد من چیزی از ارزشهای استاد کمالالملک نمیکاهد ولی کار کمالالملک را دوربین گوشی تلفن همراه صد برابر بهتر و دقیقتر انجام میدهد. هنر باید چیزی را نشان دهد که چشم در حالت عادی قادر به دیدن آن نیست. اگر کسی هنوز موسیقی کلاسیک گوش میدهد دلش برای روزگاران تنگ شده و دنبال چیزی دیگر است.
استاد دانشگاه معتقد است شعر در حوزه نشر نیز سرنوشت خوبی ندارد. رسانه جایی دیگر رشد کرده و هزینه کاغذ بلای جان شعر و شاعر است. الان فضای مجازی افسار مدیا را در دست گرفته است و به تاخت میرود. هر کس که میخواهد جا نماند، باید در این قطار سر به فلک یک صندلی داشته باشد. وگرنه جا میماند و جاماندنی به غایت سخت.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: ادبیات شعر شعر کلاسیک جوان صدای زمانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۲۸۴۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هر جوان فلسطینی به قدر یک لشکر تاثیر دارد
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: قریب به یک قرن است مساله اشغال فلسطین و تشکیل دولت یهود، از مسائل مهم جهان اسلام است. علمای مسلمان، فراخور مسؤولیتشان و در موقعیتهای اجتماعی و سیاسی، نسبت به این مساله واکنش نشان دادهاند. علمای شیعه نیز از همان ابتدای اشغال فلسطین، از این مساله ابراز نگرانی کرده و با فلسطینیان هم دردی نشان دادهاند؛ و بر مبارزه با اشغالگران تا آزادی سرزمین فلسطین تاکید کردهاند. گرچه در طی دهههای اول تشکیل دولت صهیونیستی در خاک فلسطین، پیشگامان مبارزه با اشغالگری، کشورهای عرب همسایه فلسطین، مانند مصر و سوریه بودند، اما شکستهای پیاپی اعراب از اسراییل، بیشتر این کشورها را از دایره حمایت از مبارزان فلسطینی خارج کرد و در نهایت بیشتر آنان تن به سازش با رژیم صهیونیستی دادند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به رهبری امام خمینی (ره)، مبارزه با اشغالگری صهیونیستها و حمایت از فلسطین، به عنوان یک سیاست ثابت توسط مسؤولان جمهوری اسلامی اعلام و اتخاذ شد. اکنون سخن عالمان شیعه مبنی بر ضرورت مبارزه برای آزادی فلسطین، با ابزار قدرت و سیاست که به دست انقلابیون مسلمان افتاده بود، به گوش مسلمانان منطقه و مردم جهان میرسد .
بر هیچکس پوشیده نیست که انقلاب اسلامی ایران بر پایه مبانی دین مبین اسلام به وجود آمده است. بر همین اساس حمایت از منافع جهان اسلام به خصوص ملتهای مظلوم مسلمان از اولین شعارهایی بود که توسط امام خمینی (ره) بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح شد.
این در حالی بود که رژیم منحوس پهلوی جزو اولین دولتهای اسلامی بود که اسراییل این دولت جعلی را به رسمیت شناخته بود.
آرمان امام راحل جان تازه ای به پیکر انتفاضه دمید و ابتکار تعیین جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس عامل ماندگاری مساله فلسطین شد.
پس از ارتحال حضرت امام (ره) علم این آرمان خواهی بر دوش خلف صالح او یعنی حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی) قرار گرفت. گستره اطلاعات معظم له و اشراف ایشان بر مبانی فقهی، تاریخی و سیاسی مساله فلسطین هر کسی را به پای سخن ایشان میکشاند.
در فرصتی که دست داد بر اساس کتاب «مساله فلسطین از نگاه حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مدظله العالی)» نوشته سعید صلح میرزایی که توسط انتشارات انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده به بررسی و مرور نظرات و بیانات رهبر معظم انقلاب در مجامع عمومی و خطبههای نماز جمعه پیرامون مساله فلسطین طی سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۰ پرداختیم.
قسمت اول تا هجدهم فلسطین در بیانات رهبر انقلاب در پیوندهای زیر قابل مطالعه و بررسی هستند:
* «مساله فلسطین مساله عربی و اسلامی نیست، یک مساله انسانی است»
* «محو اسراییل با اراده و عزم ملتها ممکن است»
* «مصائب انسانی در مصیبت و قضیه فلسطین جمع است / اسراییل زیر تل ریگها دفن خواهد شد»
* «فلسطین قطعهای از خاک اسلامی است و وظیفه همه بازگرداندن آن است»
* «عامل قیام فلسطین خود فلسطینیها هستند»
* «ناقصبودن پیروزی ایران بدون نابودی اسرائیل»
* «اسراییل غده بدخیم سرطانی منطقه است»
* «فلسطین در مبارزه خود ملت ایران را الگو قرار داده است»
* «ایستادگی ایران و ادامه نهضت فلسطین توسط نسل سوم»
* «فلسطینیها چون از میهنشان دفاع میکنند در بیان غرب تروریستاند»
* «طراحی تحولات منفی در سطح بینالمللی در قالب ناتوی فرهنگی»
* «خبرگزاریهای معروف دنیا متعلق به صهیونیستها هستند»
* «جمهوری اسلامی مرکز مقاومت است / طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا؛ آن روی سکه افسانه نیل تا فرات»
* «آمریکا و تبدیل فلسطینیان به تروریست و اسراییل به مدافع»
* «اصل ماجرای فلسطین چیست؟»
* «ایران در عهد پهلوی خانه امن صهیونیستها بود»
* «اسراییل از ابتدای شکلگیری به حقوق فلسطینیان تجاوز کرده است / تاثیرات پیمان ننگین کمپ دیوید»
* «یک مقاومت جهانی علیه صهیونیسم پدید آمده است»
در ادامه، مشروح قسمت نوزدهم این پرونده را میخوانیم؛
قدرت ملت فلسطین در عین مظلومیت، و عجز صهیونیستهای غدار جبار
امروز ملت فلسطین در عین مظلومیت، قدرت صهیونیستهای غدار را که پشت سر آنها قدرت آمریکاست، به چالش کشیده و آنها را دچار عجز کرده است. امروز اسراییل احساس میکند که در مقابل مبارزان فلسطینی هیچ راه صحیح و منطقی در مقابلش نیست. این به خاطر ایستادگی آن ملت است؛ چون آن ملت ایستاده است. یک روز دشمن آنها از امروز ضعیفتر بود، اما توانست بر ملت فلسطین تسلط پیدا کند؛ چون مقاومت نبود. امروز دشمنشان صد برابر از آن روز قویتر است، اما در مقابل ملت فلسطین دچار ناتوانی است؛ چون این ملت امت اسلامی در هر نقطهای ایستاده و قیام کرده است. معنای ایستادگی که باشد، این است. امروز همین جمعیت فلسطینی مظلوم که روزانه دچار مصائب و قساوتهای رژیم صهیونیستی هستند، توانستهاند آن رژیم ظالم و ناحق را دچار اختلال کنند. امروز بسیاری از کشورهای عربی و همسایههای فلسطین، اگر موردتهاجم اسراییل نیستند، به برکت مقاومتی است که آن مردم امت اسلام و ملتهای عرب به خصوص همسایگان فلسطین حق بزرگی دارند. امروز دشمن اهداف خود را صریح بیان میکند. صریحا میگویند با بیداری اسلامی مخالفند و میخواهند آن را در هم بکوبند. صریحا میگویند که میخواهند نقشه خاورمیانه را عوض کنند. تغییر نقشه خاورمیانه به چه معناست؟ معنایش این است که صهیونیستهای ظالم عامل دست استکبار جهانی را همه کاره منطقه کنند و در این منطقه هیچ کشور و دولت و قدرت و ملتی نباشد که در پنجه استثمار صهیونیستها نباشد. امت اسلامی در مقابل این هدفها باید بایستد.
تهدید هر جوان فداکار فلسطینی به قدر یک لشکر
مبارزهای که امروز ملت فلسطین شروع کرده است، مبارزه یک ارتش با یک ارتش دیگر نیست تا ما بگوییم او چند دستگاه تانک دارد، این چند دستگاه تانک دارد؛ او بیشتر دارد یا این بیشتر دارد. مبارزه تنها و جسمها و جانهای افرادی است که از مرگ نمیترسند. هر جوان فداکاری که در مقابل رژیم اشغالگر قرار میگیرد، به قدر یک لشکر آنها را تهدید میکند. جواب این انسان را دیگر تانک و موشک و هواپیما و هلیکوپتر آپاچی نمیدهد. وقتی یک انسان ولو یک نفر از مرگ نترسید و خود را برای فداکاری در راه خدا و در راه وظیفه آماده کرد، برای دنیاداران بی انصاف بزرگترین خطر میشود. لذا شما دیدید در مقابل این جوانان شهادت طلب، آمریکاییها در بالاترین سطح، صریحا موضع گیری کردند. من می گویم این موضع گیریها فایدهای ندارد. این شهادت طلبی از روی احساسات نیست؛ از روی اعتقاد به اسلام و روز قیامت و ایمان به زندگی بعد از مرگ است. هرجا اسلام به معنای حقیقی خود وجود داشته باشد، این خطر علیه استکبار وجود دارد. استکبار برای تسلط بر فلسطین مجبور است با اسلام مبارزه کند. مبارزه با اسلام، یعنی مبارزه با دنیای اسلام و این مبارزه به جایی نخواهد رسید.
قدرت اسراییل، ناشی از عدم اتحاد مسلمین
مسلمانان بر فراز همه شعارهای خود چه شعار قومیت، چه شعار مذاهب اختصاصی خودشان، چه شعارهای مربوط به سیاستهای خودشان باید شعار وحدت و یکپارچگی امت اسلامی را قرار دهند. امروز برای آنها یکی ازکار آمدترین شعارها این است. میدانیم که استعمار و استکبار و دست قدرتهای بیگانه همیشه سعی کرده است با انواع و اقسام حیلهها این وحدت را درهم بشکند؛ که یکی از خبیثترین حیلهها، حیله غصب سرزمین فلسطین و کاشتن شجره خبیثه صهیونیسم در سرزمین اسلامی فلسطین یعنی در قلب ملتهای مسلمان و کشورهای اسلامی بوده است. اگر ما امروز وحدت میداشتیم و اگر به معنویت اسلام تکیه میکردیم، دشمن نمیتوانست با این وضوح ملت فلسطین را در خانه خودش این گونه مورد شکنجه و فشار و تعقیب و آزار قرار دهد.
قضایای فلسطین دل هر انسان غیرتمندی را ولو زیاد تدین هم نداشته باشد، خون میکند و راحت و آرام را از او میگیرد. کیست که منظره حمل پر احساس کودک یکی دو سالهای را که کشته شده است، ببیند و بتواند راحت بخوابد؟ کیست که محاصره مردم را در خانهها و کوچهها و خیابانها و شهرهایی که متعلق به آنهاست و زمینی که استخوان اجداد آنها قرنهاست در آن دفن است، ببیند و متاثر نشود؟ امروز مردم بیت المقدس و الخلیل و غزه و بقیه مناطق و سرزمین مغصوب را محبوس کردهاند؛ آنها را در خانه خودشان می کشند؛ در خانه خودشان پدران و مادران را به داغ فرزندانشان مینشانند؛ به آنها گرسنگی میدهند و آنها را محاصره اقتصادی میکنند. اگر امت اسلامی متحد بود، مگر چنین چیزی ممکن بود؟ امروز هم واجبترین فرایض ما ملتها و دولتهای مسلمان این است که در این قضیه با هم وحدت کلمه پیدا کنیم.
شدت عمل دشمن؛ نشانه ضعف و بی تدبیری
شدت عمل دشمن غالبا نشانه ضعف و بی تدبیری اوست. به صحنه فلسطین و به ویژه غزه بنگرید. حرکات بی رحمانه و دژخیمانه دشمن در غزه که نظیر آن درتاریخ ظلمهای بشری کمتر دیده شده است، نشانه ضعف او در فائق آمدن بر اراده مستحکم آن مردان و زنان و جوانان و کودکانی است که با دست خالی، در برابر رژیم غاصب و پشتیبانش یعنی ابرقدرت آمریکا ایستاده و خواسته آنها را که رویگردانی از دولت حماس است زیر پای خود افکندهاند.
پیروز نهایی در این کارزار حق و باطل، جز حق نیست و این ملت مظلوم وصبور فلسطین است که سرانجام بر دشمن پیروز خواهد شد. همین امروز هم علاوه بر ناکامی در شکستن مقاومت فلسطینیان، در عرصه سیاسی با دروغ درآمدن داعیههای آزادی طلبی و دموکراسی خواهی و شعار حقوق بشر، شکست سختی بر آبروی رژیم آمریکا و بیشتر رژیمهای اروپایی وارد آمده است که به این زودی قابل جبران نخواهد بود. رژیم بی آبروی صهیونیستی از همیشه روسیاهتر و برخی رژیمهای عربی نیز در این امتحان عجیب، بازنده تتمه آبروی نداشته خودند.
کد خبر 6087631 الناز رحمت نژاد